دلکش- یار وفادار
ما را زچه پابند جنون کردی و رفتی
آخر چه بگویم که تو چون کردی و رفتی
در ساغرم ای یار، ای یار وفادارخون کردی ورفتی
دردا که زدستت ، جامی نگرفتیم
وز نرگس مستت ،کامی نگرفتیم
از سلسله مویت ، وز نرگس جادویت ؛ دارم گله هایی؛
من مرغ گرفتارم ، چون چشم تو بیمارم
ای گل چه بلایی
ای گل چه بلایی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر