۱۳۹۵ اردیبهشت ۷, سه‌شنبه

بانو مرضیه در کنسرت سال 2006 - امشب شب مهتابه 1

مرضیه - امشب شب مهتابه


تصنیف ساختهٔ علی‌اکبر شیدا

آواز اصفهان


امشب به بر من است آن مایه ناز

یا رب تو کلید صبح در چاه انداز

ای روشنی صبح به مشرق برگرد

ای ظلمت شب، با من بیچاره بساز

امشب شب مهتابه حبیبم را می خوام(2)

حبیبم اگر خوابه طبیبم را می خوام(2)

گویید فلانی آمده

آن یا جانی آمده

مست است و هشیارش کنید

خواب است و بیدارش کنید

آمده حال تو، احوال تو

سیه خال تو، سفید روی تو 

ببیند برود


امشب شبه مهتابه 

حبیبم رو می خوام 

حبیبم اگر خوابه

طبیبم رو می خوام

خواب است و بیدارش کنید 

مست است و هوشیارش کنید

گویی فلونی اومده 

اون یار جونی اومده

اومده حالتو احوالتو

سپید روی تو سیه موی تو 

ببیند برود

امشب شبه مهتابه 

حبیبم رو می خوام 

حبیبم اگر خوابه

طبیبم رو می خوام

بانو مرضیه در کنسرت سال 2006 - امشب شب مهتابه2

مرضیه - امشب شب مهتابه


تصنیف ساختهٔ علی‌اکبر شیدا

آواز اصفهان


ماه غلام رخ زیبای توست
سرو کمر بسته به بالای توست
قند مکرر لب خندان توست ای حبیبم
قند مکرر لب و دندان توست ای عزیزم
خواب است و بیدارش کنید 
مست است و هوشیارش کنید
گویی فلونی اومده 
اون یار جونی اومده
اومده حالتو احوالتو
سپید روی تو سیه موی تو 
ببیند برود
امشب شبه مهتابه 
حبیبم رو می خوام 
حبیبم اگر خوابه
طبیبم رو می خوام

ماه غلام رخ زیبای توست
سرو کمر بسته به بالای توست
قند مکرر لب خندان توست ای حبیبم
قند مکرر لب و دندان توست ای عزیزم
خواب است و بیدارش کنید 
مست است و هوشیارش کنید
گویی فلونی اومده 
اون یار جونی اومده
اومده حالتو احوالتو
سپید روی تو سیه موی تو 
ببیند برود
امشب شبه مهتابه 
حبیبم رو می خوام 
حبیبم اگر خوابه
طبیبم رو می خوام
امشب شبه مهتابه 
حبیبم اگر خوابه
امشب شبه مهتابه 
حبیبم رو می خوام 
حبیبم اگر خوابه

طبیبم رو می خوام

۱۳۹۵ اردیبهشت ۲, پنجشنبه

شهره صولتی - آینه ، آلبوم زن

 اردلان سرفراز:ترانه سرا 

 آهنگ ساز :  فرید زلاند

تنظیم :  فرید زلاند


دل من آئینه ست

روشن و صاف

مثل صبح صادق دهکده ها صاف

توی قاب آئینه تنها تویی تو

اگه باور نداری سینمو بشکاف

قلبمو که واکنی خودت می بینی

که تو اونجا اولین و آخرینی

حوا تویی خدا تویی

محراب دل من

معبد تو معبد تو

اینجا تویی هر جا تویی

هر گوشه این دل

خانه تو خانه تو

تو رو اونجوری که می خوام باشی ساختم

به همون شکلی که از تو می شناختم

می بینی که تو این شکسته محراب

تو رو ذات همه عاشقا شناختم


شهرام صولتی - عزیز جون


تهران - میدان 24 اسفند - انقلاب









اجرای خصوصی بانو دلکش - بردی از یادم

اجرای خصوصی بانو دلکش - بردی از یادم

۱۳۹۵ اردیبهشت ۱, چهارشنبه

سیزده بدر 1363 مهستی - طعنه(اینجور به من نگاه نکن)،آلبوم سپیده دم

 شاعر : ایرج رزمجو

 آهنگ ساز : صادق نوجوکی

 تنظیم : صادق نوجوکی


اینجور به من نگاه نکن آتیش به هستیم نزن


مست از می عشق توام تنه به مستی ام نزن


آتیش به هستیم نزن می خوام باهات حرف بزنم


از دست من فرار نکن بیشتر از این دل منو


عاشق و بیقرار نکن از دست من فرار نکن


می خوام بدونی که دلم داره برات پر میزنه


مثل یه داروغه شبها به هر دزی سر میزنه


وقتی میای با اون چشات دنیامو پرنور میکنی


واسه تنها موندنو از دل من دور میکنی


اینجور به من نگاه نکن آتیش به هستیم نزن


مست از می عشق توام تنه به مستی ام نزن


آتیش به هستیم نزن می خوام باهات حرف بزنم


از دست من فرار نکن بیشتر از این دل منو


عمری اگه نگات کنم از دیدنت سیر نمیشم


هر چی دلت میخواد بگو من از تو دلگیر نمیشم


بدون که عشق تو زده خیمه به صحرای دلم


اگر که باور نداری گوش به حرفای دلم


اینجور به من نگاه نکن آتیش به هستیم نزن


مس از می عشق توام تنه به مستی ام نزن


آتیش به هستیم نزن می خوام باهات حرف بزنم


از دست من فرار نکن بیشتر از این دل منو


عاشق و بی قرار نکن از دست من فرار نکن


میخوام بدونی که دلم داره برات پر میزنه


مثل یه دارغه شبا به هر دری سر میزنه


وقتی میای با چشات دنیامو پر نور میکنی


واسه تنها موندنم از دل من دور میکنی


اینجور به من نگاه نکن آتیش به هستیم نزن


مست از می عشق توام تنه به مستی ام نزن


آتیش به هستیم نزن می خوام باهات حرف بزنم


از دست من فرار نکن بیشتر از این دل منو


عاشق و بی قرار نکن از دست من فرار نکن


عاشق و بی قرار نکن از دست من فرار نکن


از دست من فرار نکن بیشتر از این دل منو


از دست من فرار نکن بیشتر از این دل منو

۱۳۹۵ فروردین ۳۱, سه‌شنبه

کلیپ قدیمی ، شهره - چرارفتی


بانو پوران - کیه کیه در میزنه ، آلبوم کیه کیه در میزنه

عقرب زلف کجت با قمر قرینه

تا قمر در عقربه کار ما چنینه

کیه کیه در میزنه من دلم میلرزه

درو با لنگر میزنه من دلم میلرزه


ای پری بیا در کنار ما جان خسته را مرنجان

از برم مرو خصم جان مشو تا فدای تو کنم جان

از برم مرو خصم جان مشو تا فدای تو کنم جان


نرگس مست تو و بخت من خرابه

بخت من از تو و چشمتو از شرابه

کیه کیه در میزنه من دلم میلرزه

درو با لنگر میزنه من دلم میلرزه


ای پری بیا در کنار ما جان خسته را مرنجان

از برم مرو خصم جان مشو تا فدای تو کنم جان

از برم مرو خصم جان مشو تا فدای تو کنم جان

۱۳۹۵ فروردین ۲۶, پنجشنبه

شادروان رضا سقایی - موتورچی(دایه دایه)

این آهنگ در سال ۱۳۸۶، ترانه "موتورچی (دایه دایه)" با تنظیم مجتبی میرزاده و با صدای رضا سقایی جزو آثار فاخر و ماندگار ۱۰۰ سال اخیر موسیقی ایران به ثبت رسید. این ترانه به زبان لری مینجایی (با گویش خرم آبادی)ساخته شده است.


د قلا کرده و در شمشیر و دسش

چی طلا برق میزنه لقوم اسوش

دایه دایه وقت جنگه

قطار که بالا سرم پرش د شنگه

زین برگم بونیت و او مادیونم

خورم بورتو سی هالیونم

دایه دایه وقت جنگه

وقت دوسی وا تفنگه

نال نال برنویا چنی قشنگه

سنگران برمنت لشم در آریت

بورتم سی دالکم بونگمه وراریت

نازی تو سی بکو جومه ورته

دور کردن دو قورسو شیر نرته

دایه دایه وقت جنگه

قطار که بالای سرم پرش د شنگه

قلایا نه بگردیت چینه و چینه

لشکمه ور داریت کافر نیینه

کاغذی ره بکنید و او دخترونم

بعدخوم شی نکنن و او دشمنونم

برارونم خیلین هزار هزارن

سی تقاص خینه مه سر ور میارن

 از قلعه بیرون آمده و شمشیر بدستش

چون طلا برق میزنه لگام اسبش

مادر مادرم وقت جنگه

قطار(جا گلوله) بالای سرم پر از فشنگه

زین و برگم را به اون مادیونم ببندید

خبرم را برای دایی هایم ببرید

ای مادر ای مادر وقت جنگه

وقت دوستی با تفنگه

ناله تفنگ های برنو چقدر قشنگه

سنگرها را خراب و جنازه ام را در بیارید

ببرید برای مادرم تا فریادم را بر آرید

نازی تو سیاه کن جامه تنت را

در گورستان به خاک کردند شیر نرت را

مادر مادر وقت جنگه

قطار بالای سرم پر از فشنگه

قلعه ها را دیوار به دیوار بگردید

جنازه ام را بردارید تا کافری آن را نبیند

نامه ای بفرستید برای دخترانم

تا بعداز من شوهر نکنند به دشمنانم

برادرانم خیلی اند هزار هزار

برای تقاص خونم برخواهند خاست


۱۳۹۵ فروردین ۲۰, جمعه

سیما بینا - دل شکسته ، گلهای صحرایی

ترانه سرا:قدمعلی سرامی

آهنگساز:حسن یوسف زمانی


می پرسن از من این واون آخه چرا تو پریشونی 

 کی میدونه چه مشکله درد بی همزبونی 

 شب لونه کرده تو چشمام خورشید خانم کجایی 

 کور شد چشای آسمون ای صبح تو کی می‌آیی  

تنها و خسته دل شکسته تا کی خدایا بنشینم 

 از باغ خورشید تا که بخندی می رم یک روز گل می‌چینم 

 تنها خسته دل شکسته تا کی خدایا بنشینم 

 از باغ خورشید تا که بخندی می رم یک روز گل می‌چینم 

 تو اون باغی باغ خورشید یک روز میام سراغت 

 سرمستم کن با بوی گل گل‌های باغت 

 تنها خسته دل شکسته تا کی خدایا بنشینم 

 از باغ خورشید تا که بخندی می رم یک روز گل می‌چینم 

 تنها خسته دل شکسته تا کی خدایا بنشینم 

 از باغ خورشید تا که بخندی می رم یک روز گل می‌چینم