۱۳۹۴ اردیبهشت ۹, چهارشنبه

مهستی - قدیما ، آلبوم نامه

انتشار:۱۳۷۳


قدیما حرفا شیرین . چون عسل بود

میون مردمی ضرب المثل بود

از یه گل بهار نمیشه

بی وفا که یار نمیشه

واسه عاشقا هیچ دردی

درد انتظار نمیشه

یه گل دادی به دستم

خیال کردم بهاره . خیال کردم بهاره

به دل گفتم نخور غم . آی نخور غم

دیگه پایان کاره . دیگه پایان کاره

قدیما حرفا شیرین . چون عسل بود

میون مردمی ضرب المثل بود

از یه گل بهار نمیشه

بی وفا که یار نمیشه

واسه عاشقا هیچ دردی

درد انتظار نمیشه

همیشه قلب من میل به غم داشت

انگار دل تنگم تو رو کم داشت

به قلبی که به خود ندیده عشقی

عاشق نشدن حکم ستم داشت

عاشق نشدن حکم ستم داشت

از وقتی میدونم تو رو دارم

بیشتر به خودم امیدوارم

بیشتر به خودم امیدوارم

قدیما حرفا شیرین . چون عسل بود

میون مردمی ضرب المثل بود

از یه گل بهار نمیشه

بی وفا که یار نمیشه

واسه عاشقا هیچ دردی

درد انتظار نمیشه

واسه من بریده از صف عشق

تو یک ندای عاشقانه بودی

واسه بیدارباش این دل خواب

واسه من بهترین بهانه بودی

واسه من بهترین بهانه بودی

از وقتی میدونم تو رو دارم

بیشتر به خودم امیدوارم

بیشتر به خودم امیدوارم

قدیما حرفا شیرین . چون عسل بود

میون مردمی ضرب المثل بود

از یه گل بهار نمیشه

بی وفا که یار نمیشه

واسه عاشقا هیچ دردی

درد انتظار نمیشه

حمیرا - اون دیار ، آلبوم سرنوشت

ترانه سرا:بابک رادمنش

آهنگساز:بابک رادمنش

تنظیم:بابک رادمنش

سال انتشار:۱۳۷۷


دیوونه خاکت منم

عاشق دل پاکت منم

با تو عجین روح وتنم ای وطن


بی تو سرا پایم غمه هر لحظه ام یه ماتمه

هر چی بگم بازم کمه وطن


مسافرهای خوشبخت کبوتر های آزاد

زندگیم تو سینه دیگه شده یه فریاد

منو با خود ببرید ببرید ببرید


تو اون دیار با عشق یار آتیش به جونم بزنید 2


دل شده پاره پاره اسیر روزگاره 

صبر و تحمل دیگه نداره


اونی که عزیزترینه همیشه بهترینه

منتظر من تو اون دیاره تو اون دیاره تو اون دیاره


نمیشه احساس دل رو به زبون بیارم

وگرنه یه عالمه حرف نگفته دارم


اون که دنیای منه همیشه رویای منه

حالا یک عمریه که ازش خبر ندارم


منو با خود ببرید ببرید ببرید


تو اون دیار با عشق یار آتیش بجونم بزنید 2


دل شده پاره پاره اسیر روزگاره

صبروتحمل دیگه نداره


اونی که عزیزترینه همیشه بهترینه

منتظر من تو اون دیاره تو اون دیاره تو اون دیاره


اگه روزی پرستوی دل من پر بگیره

بسوی خانه و کاشانه من اون روز چقدر قشنگه 


اگه روزی گلستانی بشه ویرانه دل

بگیره رنگ شادی خانه دل اون روز چقدر قشنگه


دل شده پاره پاره اسیر روزگاره

صبر و تحمل دیگه نداره


اونی که عزیزترینه همیشه بهترینه 

منتظر من تو اون دیاره تو اون دیاره تو اون دیاره

فریدون فرخزاد - بهار ، آلبوم شب بود بیابان بود

با عشق نگاه کن ببین فصل بهاره

خورشید تو دستای عاشق خونه داره

عاشق سراغ گل سرخو می گیره

بلبل از اسم زمستون گله داره

برخیز که دنیا پر از نور امیده

جز عشق در عالم کسی چیزی ندیده

دلا پر از شکوفه های خوشبو

بیا یه دسته گل بزن به گیسو

وقتی که اینجوری غمین میشینی

هزار تا چین میاد میون ابروت

هزار تا چین میاد میون ابروت

مگه پاییز رو گونه هات نشسته

که اشک میریزی با چشای بسته

بیا که آفتاب از بهار در اومد

دل زمستون از بهار شکسته

بیا که آفتاب از بهار در اومد

دل زمستون از بهار شکسته

با عشق نگاه کن ببین فصل بهاره

خورشید تو دستای عاشق خونه داره

عاشق سراغ گل سرخو می گیره

بلبل از اسم زمستون گله داره

برخیز که دنیا پر از نور امیده

جز عشق در عالم کسی چیزی ندیده

مگه پاییز رو گونه هات نشسته

که اشک میریزی با چشای بسته

بیا که آفتاب از بهار در اومد

دل زمستون از بهار شکسته

بیا که آفتاب از بهار در اومد

دل زمستون از بهار شکسته

با عشق نگاه کن ببین فصل بهاره

خورشید تو دستای عاشق خونه داره

عاشق سراغ گل سرخو می گیره

بلبل از اسم زمستون گله داره

برخیز که دنیا پر از نور امیده

جز عشق در عالم کسی چیزی ندیده

با عشق نگاه کن ببین فصل بهاره

خورشید تو دستای عاشق خونه داره

عاشق سراغ گل سرخو می گیره

بلبل از اسم زمستون گله داره

برخیز که دنیا پر از نور امیده

جز عشق در عالم کسی چیزی ندیده


شاهرخ - کوله بار، آلبوم غروب

ترانه‌سرا:منوچهر ناصحی

آهنگساز:منوچهر طاهرزاده

تنظیم:منوچهر چشم آذر


شبا وقتی فضای شهر لبریزه بوی بارونِ

توی پَس کوچهء خاکی عابری خسته میخونه

دیگه معجزهء بارون دُروغِ اینو میدونم

ندارم طاقت موندن میرم اینجا نمیمونم

دیگه معجزهء بارون دُروغِ اینو میدونم

ندارم تاقت موندن میرم اینجا نمیمونم


همیشه توُ گوشَم ،طنین یه صداس

که منو میبره تا دیار جُنون

میگه با دل من ای آلودهء دَرد

تو اَسیر غمی برو اینجا نمون

من آلودهء دَردَم تو آلودهء من

دو اَفسردهء غمگین دو آزُردهء غم

دیگه موندن اینجا عذاب واسه ما

آخه با چه زبونی اینو با تو بگم

بیا کوُله بارت رو ،بگیر بریم از اینجا

یه شب ،شبی بارونی ،دلو بزنیم دریا

بیا کوُله بارت رو ،بگیر بریم از اینجا

یه شب ،شبی بارونی ،دلو بزنیم دریا


شبا وقتی فضای شهر لبریزه بوی بارونِ

توی پَس کوچهء خاکی عابری خسته میخونه

دیگه معجزهء بارون دُروغِ اینو میدونم

ندارم طاقت موندن میرم اینجا نمیمونم

دیگه معجزهء بارون دُروغِ اینو میدونم

ندارم طاقت موندن میرم اینجا نمیمونم


همیشه توُ گوشَم ،طنین یه صداس

که منو میبره تا دیار جُنون

میگه با دل من ای آلودهء دَرد

تو اَسیر غمی برو اینجا نمون

من آلودهء دَردَم تو آلودهء من

دو اَفسردهء غمگین دو آزُردهء غم

دیگه موندن اینجا عذاب واسه ما

آخه با چه زبونی اینو با تو بگم

بیا کوُله بارت رو ،بگیر بریم از اینجا

یه شب ،شبی بارونی ریا،دلو بزنیم دریا

بیا کوُله بارت رو ،بگیر بریم از اینجا

یه شب ،شبی بارونی ،دِلو بزنیم دریا

دِلو بزنیم دریادلو بزنیم دریا دلو بزنیم دریا

دِلو بزنیم دریادلو بزنیم دریا دلو بزنیم دریا


۱۳۹۴ اردیبهشت ۸, سه‌شنبه

حمیرا - جدایی(وای نگو نگو نگو) ، رنگارنگ قدیمی

دستگاه:گام شوشتری

آهنگساز:فضل‌الله توکل


با جدایی هات کرده بودی داغم

چرا اومدی دوباره سراغم


وای نگو نگو نگو دیگه از گذشته

دیگه نمی خوام یادم بیاد چی به من گذشته


وای برو برو برو که ز تو گذشتم

حالا دیگه باورم شده اینه سرگذشتم


من که همه چی رفته بود ز یادم

من که دلمو زیر پا نهادم


وای نگو نگو نگو دیگه از گذشته

دیگه نمی خوام یادم بیاد چی به من گذشته


وای برو برو برو که ز تو گذشتم

حالا دیگه باورم شده اینه سرگذشتم


یه قبله بودی واسه سجودم

خدا می دونه بی تو نبودم


به هر گوشه که بودی

که بودم


با جدایی هات کرده بودی داغم

چرا اومدی دوباره سراغم


وای نگو نگو نگو دیگه از گذشته

دیگه نمی خوام یادم بیاد چی به من گذشته


وای برو برو برو که ز تو گذشتم

حالا دیگه باورم شده اینه سرگذشتم


یه قبله بودی واسه سجودم

خدا می دونه بی تو نبودم


به هر گوشه که بودی

که بودم


با جدایی هات کرده بودی داغم

چرا اومدی دوباره سراغم


وای نگو نگو نگو دیگه از گذشته

دیگه نمی خوام یادم بیاد چی به من گذشته


وای برو برو برو که ز تو گذشتم

حالا دیگه باورم شده اینه سرگذشتم


وای نگو نگو نگو دیگه از گذشته

دیگه نمی خوام یادم بیاد چی به من گذشته


وای برو برو برو که ز تو گذشتم

حالا دیگه باورم شده اینه سرگذشتم


حمیرا - بهار زندگی ، آلبوم بهار زندگی

آهنگساز:اسدالله ملک

انتشار:کلتکس رکوردز


در بهار زندگی احساس پیری میکنم

با همه آزادگی فکر اسیری میکنم

بس که بد دیدم ز یاران به ظاهر خوب خود

بعد از این بر کودک دل سختگیری میکنم

در به رویم بسته اند از این و از آن خسته ام

من به جمع آشیان پاشیدگان پیوسته ام

ای خدای آسمان بهتر تو میدانی که من

بارها در راه او تا پای جان بنشسته ام

در بهار زندگی احساس پیری میکنم

با همه آزادگی فکر اسیری میکنم

شمع بودن . ذره ذره آب گشتن تابه کی

شمع بودن . ذره ذره آب گشتن تابه کی

راه پر خاشاک را . راه رفتن تا به کی

در به رویم بسته اند از این و از آن خسته ام

من به جمع آشیان پاشیدگان پیوسته ام

ای خدای آسمان بهتر تو میدانی که من

بارها در راه او تا پای جان بنشسته ام

در بهار زندگی احساس پیری میکنم

با همه آزادگی فکر اسیری میکنم

بس که بد دیدم ز یاران به ظاهر خوب خود

بعد از این بر کودک دل سختگیری میکنم

بعد از این بر کودک دل سختگیری میکنم

حمیرا - بهار بهاره ، گلبرگ شماره 2 ، آلبوم بهار بهاره

شاعر : مسعود امینی

 آهنگ ساز : منوچهر چشم آذر

 تنظیم : منوچهر چشم آذر

تار سلو:فرهنگ شریف

غزل و اشعار متن:هما میر افشار

تهیه کننده:احمد مسعود

تاریخ انتشار:۱۳۷۲

ناشر:کلتکس رکوردز


بهار بهار امسال موقعه کار امسال

بجای جو و گندم کاشتن دار امسال

آه بهار بهار امسال


یه خونه بی غذا نیستیه سفره توش غذا نیست

جز اونا که امیرند یه آدم رضا نیست

شعر وترانه مردن شاعرا رو شمردن

شبی که عروسی داشتن بجشن گوله بردن

بهار بهار امسال


ده به ده بچه ها شون بریده دست و پا شون

نصف شباتو زندون در میارند چشاشون

یه کوچه نیست ببینی داغ جوون ندارن

این همه عاشق و اونجا نام و نشون ندارن

بهار بهار امسال


از اون همه قشنگیهاخبر نیست وطن نگو اونجا دیگه وطن نیست

وطن نگو اونجا دیگه وطن نیست


تو کوچه هاش چوبه داره اونجا آدم کشی خودشیه کارهاونجا

بهار بهار امسال


برابری برادری دروغه تو صف مردنم بری شلوغه

منبر و مسجدمثل قبله گاه ارزش جون قیمت پر کاه

هیشکی به فکر هیشکی نیست عجیبه 

آدم تو آب وخاکشم غریبه 

بهار بهار امسال


قوم مغول اومده باز دوباره یخ زده مغز مردم بیچاره 

آفت طاعون زده جالیزارو با نعش مردم می سازن دیوارو

نه راه پس داریم نه راه پیش حرف بزنی همونجا کشته میشی

بهار بهار امسال موقع کار امسال

بجای جو و گندم کاشتن دار امسال

بهار بهار امسال بهار بهار امسال آه بهار بهار امسال



سر پنجه به چشمانم بگرفتم و بستم چشم

پیشانی خود پنهان بر پنجه خود کردم

تا داغ شکستم را از خلق کنم پنهان

اما تو که می بینی اما تو که می دانی تنها ترم از تنها


ای یاور بی یاران این دست من واین دست من واین توبس کن دیگر 

این بازی آخر به چه می نازی خود می شکنی آسان هر چیز که می سازی 

یک تن بود از ما تو ای رهبر گمراهانیا می کشیم با خود یا می کشمت آسان 

نه صبح جلا دارد نه سینه صفا دارداندوه غروبی نیست امید به فردا چیست

امشب غم و فردا غم بی عشقم و بی عالم تنها ترم از تنها


ای یاور بی یاران اینک من و اینک تو داد دل من و بستان 

از صفحه این گیتی محوم کن و پاکم کن تا با تو در آمیزم تا با تو درآمیزم خردم کن خاکم کن



خدایا کفر میگویم پریشانم پریشانم

چه میخواهی تو از جانم نمی دانم نمی دانم

مرا بی آنکه خود خواهم مرا بی آنکه خود خواهم

اسیر زندگی کردی تو مسئولی خداوندابه این آغاز و پایانم


من آن بازیچه ای هستم من آن بازیچه ای هستم 

که می رقصم به هر سازت تو می خندی .............. به این چشمان گریانم


نه در مسجد نه میخانه نه در دیری نه در کعبه 

من آن بیدم که می لرزم دگر بر مرگ ایمانم


خدایی نا خدایی هرچه هستی غافله ای یارم 

که من آن کشتی که من آن کشتی بشکسته ای در کام طوفانم


تویی قادرتویی مطلق نسوزان خشک وتر با هم

که من فریاد ز نسلی آسی و قومی پریشانم


بهار بهار امسال...........................................

.................................................................

.................................................................

.................................................................

.........................................آه بهار بهار امسال



حمیرا - برگرد بیا خونه

ترانه سرا:هما میر افشار
آهنگساز:محمد مقدم
تنظیم:محمد مقدم

برگرد بیا به خونه امید آخرینم
خدا خودش میدونه تویی عزیزترینم
گفتی که برمیگردی وقتی که گل در اومد
صبر دلم سر اومد از تو خبر نیومد
گفتم به انتظارت تا جون دارم میمونم
یادم میاد که گفتی اینو خودم میدونم
بهارمون رنگ تابستون گرفت
پاییزمون برف زمستون گرفت
اگه که صد سال دیگه بگذره
هنوز دو چشم عاشقت بر دره
بازم برات به انتظار میمونم
از این بهار تا اون بهار میخونم
بهارمون رنگ تابستون گرفت
پاییزمون برف زمستون گرفت
اگه که صد سال دیگه بگذره
هنوز دو چشم عاشقت بر دره
بازم برات به انتظار میمونم
از این بهار تا اون بهار میخونم
شاید یه روز در بزنی دوباره
به این خونه سر بزنی دوباره
نیاد یه روز بیای که کس نباشه
در تن عاشقت نفس نباشه
گفتم به انتظارت تا جون دارم میمونم
یادم میاد که گفتی اینو خودم میدونم
گفتم به انتظارت تا جون دارم میمونم
یادم میاد که گفتی اینو خودم میدونم
بهارمون رنگ تابستون گرفت
پاییزمون برف زمستون گرفت
اگه که صد سال دیگه بگذره
هنوز دو چشم عاشقت بر دره
بازم برات به انتظار میمونم
از این بهار تا اون بهار میخونم
بهارمون رنگ تابستون گرفت
پاییزمون برف زمستون گرفت
اگه که صد سال دیگه بگذره
هنوز دو چشم عاشقت بر دره
بازم برات به انتظار میمونم
از این بهار تا اون بهار میخونم
شاید یه روز در بزنی دوباره
به این خونه سر بزنی دوباره
نیاد یه روز بیای که کس نباشه
در تن عاشقت نفس نباشه
گفتم به انتظارت تا جون دارم میمونم
یادم میاد که گفتی اینو خودم میدونم
گفتم به انتظارت تا جون دارم میمونم
یادم میاد که گفتی اینو خودم میدونم




افسر شهیدی - قبیله ، آلبوم جدایی

http://oldpopmusic.blogspot.com/

از قبیله شبم شعر ماتم رو لبم لیلی مانده ز راه زیر سایه های ماهبرفت از برم کاروان عمرشکست بر سرم سایبان عمردرای کعبه بسته شددل خدا شکسته شدمنم اون راهبه ایکه نداره قبله ایمنم اون لیلای عشقمانده از قبیله ایبرفت از برم کاروان عشقشکست بر سرم سایبان عشقدرای کعبه بسته شددل خدا شکسته شدبوی شبگیر صداتتو فضای دل دمیدچشم عارفانه اتخلوت خدارو دیدمنم عاشق عاشقانه هامنم شاهد این شبانه هادرای کعبه بسته شددل خدا شکسته شدمنم اون راهبه ایکه نداره قبله ایمنم اون لیلای عشقمانده از قبیله ایبرفت از برم کاروان عشقشکست بر سرم سایبان عشقدرای کعبه بسته شددل خدا شکسته شددرای کعبه بسته شددل خدا شکسته شد

افسر شهیدی - جدایی ( شهر غریب)

ترانه سرا ( مسعود امینی )

آهنگساز :بابک افشار 

تنظیم :پدرام فیروز

روزی که از تو جدا شم


روز مرگ خنده هامه


روز تنهایی دستام


 فصل سرد گریه هامه


توی اون کوچه ی غمگین


 جای پای تو مونده


هنوزم اون بید مجنون


عکس قلبتو پوشونده


بعد تو گریه رفیقم


 غم تو داده فریبم


حالا من تنها و خسته


توی این شهر غریبم


توی این شهر غریبم


توی این شهر غریبم


تو با خوشحالی و امید


منو تنهایی و حسرت


تو تو باغ پر از گل


من یکی ای تو شهر غربت


روح من همسفر غم


توی شهر غصه پوسید


قلب من همراه قلبت


پاک و غمگنانه کوچید


بعد تو گریه رفیقم


غم تو داده فریبم


حالا من تنها و خسته


توی این شهر غریبم


توی این شهر غریبم


توی این شهر غریبم


روزی که از تو جدا شم


روز مرگ خنده هامه


روز تنهایی دستام


 فصل سرد گریه هامه


توی اون کوچه ی غمگین


 جای پای تو مونده


هنوزم اون بید مجنون


عکس قلبتو پوشونده


بعد تو گریه رفیقم


 غم تو داده فریبم


حالا من تنها و خسته


توی این شهر غریبم


توی این شهر غریبم


توی این شهر غریبم


توی این شهر غریبم


توی این شهر غریبم


توی این شهر غریبم


توی این شهر غریبم

۱۳۹۴ اردیبهشت ۷, دوشنبه

آغاسی - لب کارون

لب کارون چه گل بارون

میشه وقتی که میشینن دلدارون

تو قایقها دور از غمها

می خونن نغمه خوش لب کارون

هر روز و تنگ غروب تو شهر ما

صفا داره لب شط پای نخلها

خوشه با جنگ و نی و ساغر و می

میشه با شادی و غم زمانه طی

چه خوب و قشنگه

لب کارون چه گل بارون

میشه وقتی که میشینن دلدارون

تو قایقها دور از غمها

می خونن نغمه خوش لب کارون

آخ تو چلچراغ آسمون پیدا میشه

سر پل تا نیمه شب غوغا میشه

دسته دسته دخترون اهوازی

میان بیرون از خونه با طنازی

گیسوها پریشون همه شاد و خندون

قد بلند و خوشگل همه رهزن دل

چه خوب و قشنگه

لب کارون چه گل بارون

میشه وقتی که میشینن دلدارون

تو قایقها دور از غمها

می خونن نغمه خوش لب کارون

ستار - صدای بارون ، آلبوم صدای بارون

شاعر : اردلان سرفراز

 آهنگ ساز : بابک افشار

 تنظیم : اریک

بوی موهات زیر بارون 

بوی گندم زار نمناک

بوی سبزه زار خیس

بوی خیس تن خاک


جاده های مهربونی 

رگای آبی دستات

غم بارون غروب

ته چشمات تو صدات

قلب تو شهر گل یاس

دست تو بازار خوبی

اشک تو بارون روی 

مرمر دیوار خوبی

ای گِل آلوده گُل من 

ای تن آلوده دل پاک

دل تو قبله این دل

تن تو ارزونی خاک

تن تو ارزونی خاک

بوی موهات زیر بارون 

بوی گندم زار نمناک

بوی شوره زار خیس

بوی خیس تن خاک



یاد بارون و تن تو

یاد بارون و تن خاک

بوی گُل تو شوره زار

بوی خیس تن خاک

همیشه صدای بارون 

صدای پای تو بوده

هم دم تنهاییام

قصه های تو بوده

وقتی که بارون می باره

تو رو یاد من می یاره

یاد گلبرگای خیس

روی خاک شوره زاره

ای گل آلوده گل من 

ای تن آلوده دل پاک

دل تو قبله این دل

تن تو ارزونی خاک

تن تو ارزونی خاک

تن تو ارزونی خاک

تن تو ارزونی خاک


۱۳۹۴ اردیبهشت ۶, یکشنبه

ستار- شازده خانوم ، آلبوم شازده خانوم

شاعر : محمد صالح علا

آهنگساز:منوچهر چشم آذر

تنظیم:منوچهر چشم آذر


دو تا دستام مرکبی

تموم شعرام خط خطی 

پیش شما شازده خانوم 

منم فقیر پا پتی

غرورروبردار و ببر 

دلم میگه دلم میگه

غلامی رو به جون بخر 

دلم میگه دلم میگه

شازده خانوم قابل باشم 

باید بگم به شعر من 

خوش آمدی خوش آمدی خوش آمدی

شازده خانوم چه خاکی وچه بی ریا 

به منزل خود آمدی خود آمدی خود آمدی


عجب عجب چه رند و چه بلا شده دل پدر سوخته ام

باور کن زشوقتون اشکی شده چشم به در دوخته ام

فرصت بدین عاشقیمو خدمتتون عرض می کنم

واسه فرار از خودم

دو پا دارم

دوپا دیگه قرض می کنم


شازده خانوم قابل باشم 

باید بگم به شعر من 

خوش آمدی خوش آمدی خوش آمدی

شازده خانوم چه خاکی وچه بی ریا 

به منزل خود آمدی خود آمدی خود آمدی

ستار - تلفن ، آلبوم تکخال


آهنگساز : فرخ آهی

ترانه سرا : هدی

تنظیم کننده : فرخ آهی


من سکوت مبهم یه خواهشم

بنده فلسفه نوازشم

تو تمومی سرود بودنی

لحظه خدایی سرودنی

اشنای بهترین ترانه ها

قهرمان قصه و فسانه ها

خیلی وقته دوباره تنگ دلم

تشنه شنیدن زنگ دلم

تا بپیچه توی گوش من صدات

صدای قشنگ و خوب خندهات


اره سخته می دونم جدایی ها

قصه غصه اشنایی ها

اما می دونم یه روز می بینمت

از درخت غصه ها می چینمت

شاخ دیو سر راهو می شکنم 

پهلوون قصه های تو منم

خیلی وقته بخدا تنگ دلم

تشنه شنیدن زنگ دلم

تا بپیچه توی گوش من صدات

صدای قشنگ و خوب خندهات


من سکوت مبهم یه خواهشم

بنده فلسفه نوازشم

تو تمومی سرود بودنی

لحظه خدایی سرودنی

اشنای بهترین ترانه ها

قهرمان قصه و فسانه ها

خیلی وقته دوباره تنگ دلم

تشنه شنیدن زنگ دلم

تا بپیچه توی گوش من صدات

صدای قشنگ و خوب خنده هات


ستار - عروسک ، آلبوم صدای بارون

ترانه سرا:اردلان سرفراز

آهنگساز:فریبرز لاچینی

تنظیم:فریبرز لاچینی


میشد از بودن تو عالمی ترانه ساخت


کهنه هارو تازه کرد از تو یک بهانه ساخت


با تو میشد که صدام همه جا رو پر کنه


تا قیامت اسم ما قصه ها رو پر کنه


اما خیلی دیر دونستم تو فقط عروسکی


کوروکر بازیچه ی باد مثل یک بادبادکی


دل سپردن به عروسک منو گم کرد تو خودم


تورو خیلی دیر شناختم وقتی که تموم شدم


اگه دست رفیق دستام نه شریک غم بودی


واسه حس کردن دردام خیلی خیلی کم بودی


توی شهر بی کسی ها تو رو از دور میدیدم


با رسیدن به تو افسوس به تباهی رسیدم


شهربی عابروخالی شهرتنهای من بود


لحظه شناختن تو لحظه ی تموم شدن بود


مگه میشه از عروسک شعر عاشقونه ساخت؟


عاشق چیزی که نیست شدروی دریا خونه ساخت


داریوش - شب آخر

ترانه سرا : اردلان سرفراز

آهنگساز: فرید زلاند  

تنظیم: علی الهی



سکوتت را ندانستم نگاهم را نفهمیدی

نگفتم گفتنی هارو تو هم هرگز نپرسیدی

شبی که شام ِ آخر بود به دست دوست خنجر بود

میان عشق و آینه یه جنگ نا برابر بود

چه جنگ نابرابری چه دستی و چه خنجری

چه قصه ی محقری چه اول و چه آخری


ندانستیم و دلبستیم نپرسیدیم و پیوستیم

ولی هرگز نفهمیدیم شکار سایه ها هستیم

سفر با تو چه زیبا بود به زیبایی رویا بود

نمیدیدیمو میرفتیم هزاران سایه با ما بود

سکوتت را ندانستم نگاهم را نفهمیدی

نگفتم گفتنی هارو تو هم هرگز نپرسیدی


در آن هنگامه ی تردید در آن بن بست بی اُمید

در آن ساعت که باغ عشق به دست باد پَر پَر بود

در آن ساعت هزاران سال به یک لحظه برابر بود

شب ِ آغاز تنهایی شب ِ پایان باور بود

سکوتت را ندانستم نگاهم را نفهمیدی

نگفتم گفتنی هارو تو هم هرگز نپرسیدی

شبی که شام ِ آخر بود به دست دوست خنجر بود

میان عشق و آینه یه جنگ نا برابر بود

چه جنگ نابرابری چه دستی و چه خنجری

چه قصه ی محقری چه اول و چه آخری..


گفتگو با دل - داریوش ، آلبوم آهای مردم دنیا


شعر: معینی کرمانشاهی. 

آهنگ: عماد رام. 

تنظیم: احمد پژمان.

به تو مي‌گم كه نشو ديوونه اي دل

به تو مي‌گم كه نگيـر بهونه اي دل

من ديگه بچه نمي‌شم آه

ديگه بازيـچه نمي‌شم

من ديگه بچه نمي‌شم آه

ديگه بازيـچه نمي‌شم

به تو مي‌گم عاشقي ثمـــر نداره

واسه تو جز غم و دردسر نداره

من ديگه بچه نمي‌شم آه

ديگه بازيـچه نمي‌شم

من ديگه بچه نمي‌شم آه

ديگه بازيـچه نمي‌شم

عقلم رو زير پا گذاشتي رفتي

تو من رو مبتلا گذاشتي رفتي

به غم زمونه اي دل

من رو جا گذاشتي رفتي

به خدا من رو رسوا كردي اي دل

همه‌جا مشتم رو وا كردي اي دل

فتنه بر پا كردي اي دل

من رو رسوا كردي اي دل

مي‌دونم تو ديگه عاقل نمي‌شي

تو ديگه براي من دل نمي‌شي

مي‌دونم تو ديگه عاقل نمي‌شي

تو ديگه براي من دل نمي‌شي

من ديگه بچه نمي‌شم آه

ديگه بازيـچه نمي‌شم

به تو مي‌گم كه نشو ديوونه اي دل

به تو مي‌گم كه نگيـر بهونه اي دل

من ديگه بچه نمي‌شم آه

ديگه بازيـچه نمي‌شم

من ديگه بچه نمي‌شم آه

ديگه بازيـچه نمي‌شم

به تو مي‌گم عاشقي ثمـــر نداره

واسه تو جز غم و دردسر نداره

من ديگه بچه نمي‌شم آه

ديگه بازيـچه نمي‌شم

من ديگه بچه نمي‌شم آه

ديگه بازيـچه نمي‌شم

داریوش - دستای تو ، آلبوم چشم من



ترانه سرا:اردلان سرفراز

آهنگساز: حسن شماعی زاده

  تنظیم:واروژان

سال انتشار:۱۳۵۱

ای که بی تو خودمو تک و تنها می بینم

هرجا که پا میذارم تو رو اونجا می بینم

یادمه چشمای تو پر درد و غصه بود

قصه غربت تو قد صد تا قصه بود

یاد تو هر جا که هستم با منه

داره عمر منو آتیش میزنه

تو برام خورشید بودی توی این دنیای سرد

گونه های خیس مو دستای تو پاک میکرد

حالا اون دستا کجاست اون دوتا دستای خوب

چرا بیصدا شده لبه قصه های خوب

من که باور ندارم اون همه خاطره مرد

عاشق آسمونا پشت

یک پنجره مرد

آسمون سنگی شده

خدا انگار خوابیده

انگار از اون بالاها گریه هامو ندیده

یاد تو هر جا که هستم با منه

داره عمر منو آتیش میزنه

دلکش- یار وفادار

ما را زچه پابند جنون کردی و رفتی


آخر چه بگویم که تو چون کردی و رفتی


در ساغرم ای یار، ای یار وفادارخون کردی ورفتی


دردا که زدستت ، جامی نگرفتیم

وز نرگس مستت  ،کامی نگرفتیم

از سلسله مویت ، وز نرگس جادویت ؛ دارم گله هایی؛


من مرغ گرفتارم ، چون چشم تو بیمارم

ای گل چه بلایی

ای گل چه بلایی  


دلکش - لرزون لرزون ، آلبوم جام طلا


پرسون پرسون یواش یواش

آومدم در خونتون

ترسون ترسون لرزون لرزون

آومدم در خونتون


یک شاخه گل در دستم ، سر راهت بنشستم 

از پنجره منو دیدی ، مثل گلها خندیدی 


آه به خدا آن ،‌ نگهت ،‌ از ، خاطرم ، نرود 


پرسون پرسون یواش یواش

آومدم در خونتون

ترسون ترسون لرزون لرزون

آومدم در خونتون


از پنجره منو دیدی ، مثل گلها خندیدی 

آه به خدا آن نگهت ‌از خاطرم نرود 


گفتم گفتم به خدا قهر گناهه 

دل منتظره چشم به راهه 

ای من به فدات ، ناز مکن تو 

با چشم سیات ناز مکن تو 


این دو روزه دنیا ، بین خواب و رویا گذرونه 

با هم آشتی کنیم ، که بهار دوباره ، گل فشونه 


گفتم گفتم به خدا قهر گناهه 

دل منتظر چشم به راهه 

ای من به فدات ، ناز مکن تو 

با چشم سیات ناز مکن تو 


۱۳۹۴ اردیبهشت ۵, شنبه

عارف - زیر باران ، آلبوم قصه کبوتر چاهی

شاعر : نظام فاطمی

 آهنگ و تنظیم : پرویز مقصدی


گریه بس کن نمی خوام زیر بارون بشینم


با سر انگشتای نازت ابرای زلفاتو رد کن

تا که خورشیدو ببینم


سرو شیراز تویی تو مایهناز تویی تو


تو که بهتر از امیدی تو که خوشتر از عبیری

تو که خوبی تو که نازی

ای که با غصه بسازی


زندگی خواب و خیاله مگه نه همه چی رو به زواله، مگه نه

عمر جاودان محاله مگه نه

عمر جاودان محاله


زندگی یک نفسه غم بیهوده بسه

تلخی عمرو به شیرینی شادی ببر

شادیا پشت درن خنده ها منتظرن

آخه تاریکی می میره تا بخنده سحر



زندگی خواب و خیاله مگه نه همه چی رو به زواله مگه نه

عمر جاودان محاله، مگه نه

عمر جاودان محاله

عارف - قربون هرچی خوشگله

ترانه سرا:نظام فاطمی

آهنگ:همایون خرم

دلم برای هرچی خوشگله هلاکه

خدا می دونه دل هلاک عشق پاکه

کاشکی من صد دل تو سینه داشتم

پیش صدتا یار گرو می ذاشتم

کاشکی از صدتا یکیش همون بود

که امید قلب ناتوون بود

دلم برای هرچی خوشگله هلاکه

خدا می دونه دل هلاک عشق پاکه


خدای من دعای من همینه

که دل بسوزه خون بشه تو سینه

گره به کار دل زدم خدایا تو بازش کن

برای هر محبتی سراپا نیازش کن

درد بی عشقی درد زمونه س

 


زندگی عشقه باقیش بهونه س

دلم برای هرچی خوشگله هلاکه

خدا می دونه دل هلاک عشق پاکه

کاشکی من صد دل تو سینه داشتم

پیش صدتا یار گرو می ذاشتم

کاشکی از صدتا یکیش همون بود

که امید قلب ناتوون بود

دلم برای هرچی خوشگله هلاکه

خدا می دونه دل هلاک عشق پاکه


خدای من دعای من همینه

که دل بسوزه خون بشه تو سینه

گره به کار دل زدم خدایا تو بازش کن

برای هر محبتی سراپا نیازش کن

درد بی عشقی درد زمونه س

زندگی عشقه باقیش بهونه س

دلم برای هرچی خوشگله هلاکه

خدا می دونه دل هلاک عشق پاکه

دلم برای هرچی خوشگله هلاکه

خدا می دونه دل هلاک عشق پاکه

دلم برای هرچی خوشگله هلاکه

خدا می دونه دل هلاک عشق پاکه

دلم برای هرچی خوشگله هلاکه

خدا می دونه دل هلاک عشق پاکه

عهدیه - باز شب اومد

آهنگساز : انوشیروان روحانی

آلبوم بهترینهای انوشیروان روحانی

باز شب اومد شب اومد شب

بــاز تــب اومــد تــب اومـد تب

یار کجــایی که بجـــویی دلم

جون به لب اومد لب اومد لب

تو همـه وجـود منی

همه تار و پـود منی

تو صـــدای قلــــب منی

من توام تو منی تو منی

تو صدای قلب منی

مـن تــوام تــو مـنی

عارف و عهدیه - یه شب یه روز (سلطان قلبها)

ترانه سرا:محمدعلی شیرازی

آهنگساز:انوشیروان روحانی


"عهدیه"

یه شب یه روز یه ماه یه سال یه عمره که می گردم بد حال

چو کبوتر بی پر و بال میرم همه جا

یه روز دیدم گم شد جونم دور افتادم از آشیونم

بی خونمونم سرگردونم بی استخونم


سلطان قلبم کجایی کجایی

رفتی که بر من به شادی گشایی

دروازه های بهشت طلایی

اما صد افسوس

رفتی و برد از کفم زندگانی

عشق و امید مرا در جوانی

رفتی کجا ای که دردم ندانی

دردم ندانی


"عارف"

قربون میرم اون خدا رو خدا رو

لطفش به هم می رسونه دلا رو

حل می کنه رحم به اون مشکلا رو

شکرت خدایا

گذشته دیگه گذشته گذشته

این فتنه ها بازی سرنوشته

شکرت خدایا که حالا بهشته

کاشونه ما

"دو صدایی"

گذشته ها گذشت بیا بیا که بگیم شکر خدا

که به هم رسوند دل ما رو شکرت خدایا

اگه یه روز این آسمون با من و تو شد نامهربون

نمونده امروز از اون نشون شکرت خدایا

لالالالالا لالالا لالالا

الهه - میخونه ، آلبوم ساقی

شب اومد باز دل من بونه داره

هوای ساقی و میخونه داره


توی میخونه ها رنگ و ریا نیست

دل مستای شب از هم جدا نیست


دلم رو بر میدارم تو میخونه میارم

همونجا آخر شب غما رو جا می زارم


تو مستی دل داره هوای تهرون

هوای کوچه باغای تو شمرون


بهش میگم تو این دو روز هستی

بیا باهم بریم دنبا مستی


دلم رو بر می دارم تو میخونه میارم

همونجا آخر شب غما رو جا می زارم


دل دیوونه بونش بس نمی شه

کسی حریف این ناکس نمیشه


داره می میره از عشق و جدایی

داره پرپر میشه واسه رهایی

الهه - ساقی ، آلبوم ساقی

ترانه سرا ( لیلا کسری )


به من امشب ای ساقی بده می دریا دریا


اونقدر امشب مستم كن كه بشم دور از دنيا



بده جامي اي ساقي كه بسازم با دردام




ساقي ساقي اي ساقي باز مستم و ديوونه



غم عشق و رسواييم ديگه از كي پنهونه



هنوز ديوونشم من اسير دل تو دستاش



عزيزم اونه اما غريبم من تو دنياش



آخ كه ديگه يادش نيست كه ميگفت دلدارم باش



ساقي ساقي اي ساقي باز مستم و ديوونه



غم عشق و رسواييم ديگه از كي پنهونه


۱۳۹۴ اردیبهشت ۴, جمعه

الهه - نم نم بارون ، آلبوم ترانه های قدیمی (6)

بهار غلامحسینی معروف به الهه (۱۳۱۳ - ۲۴ مرداد ۱۳۸۶) از خوانندگان ایرانی معروف ایرانی بود.

زندگی هنری: 


وی نزدیک به پنجاه سال در عرصه موسیقی ایران فعال بود و بیش از یکصد قسمت از مجموعه قدیمی و مشهور برنامه گل‌ها را در رادیو ایران اجرا کرد.


نخستین پخش رسمی صدای الهه با نام پریچهر در فیلم «مردی که رنج می‌برد» بود که در سال ۱۳۳۶اکران گشت


الهه در طول دوران خوانندگی خود با آهنگسازانی مثل پرویز یاحقی و همایون خرم و نیز تعداد زیادی از شاعران و ترانه سازان مشهور همکاری کرد.


الهه در طول فعالیت هنریش بیش از ۷۰۰ ترانه اجرا کرد. الهه در بیشتر برنامه‌های موسیقی رادیوی زمان خود حضوری فعال داشته‌است.


پس از انقلاب: 


وی پس از انقلاب از ایران خارج شد و در کالیفرنیای آمریکا اقامت کرد


درگذشت: 


وی سه ماه قبل از مرگ به ایران بازگشت، و در روز چهارشنبه ۲۴ مرداد ماه ۱۳۸۶ در بیمارستان پارسیان تهران به علت ابتلا به سرطان کبد در گذشت

    نام اصلی : بهار غلامحسینی

    همسر : یعقوب یگانه (ازدواج ۱۹ بهمن ۱۳۳۳)

    فرزندان : فرید , داریوش , شاهرخ , آویشه و برزو

    تاریخ تولد : ۱۳۱۳

    محل تولد : تهران

    تاریخ درگذشت : چهارشنبه ۲۴ مرداد ماه ۱۳۸۶

    محل درگذشت : بیمارستان پارسیان تهران

    علت مرگ : سرطان کبد

    مدت عمر : ۷۳ سال

  


ابی - خواب ، آلبوم اتل متل

ترانه سرا:اردلان سرفراز
آهنگساز:فرید زلاند
تنظیم :فرید زلاند
این آلبوم در سال 1994 (میلادی) توسط شرکت ترانه منتشر شد

من هنوز خواب مي بينم
که دوره دوره ي وفاست
که اعتبار عشق به جاست
دنيا به کام آدماست
من هنوزم خواب مي بينم
من هنوز خواب مي بينم
که اين خودش غنيمته
براي ديگرون يه خواب
براي من حقيقته
من هنوزم خواب مي بينم
سوته دلان يکي يکي تموم شدن
سوته دلي نمونده غير از خود من
کسي که عشق و غم و فرياد بزنه
حقيقت آدمو فرياد بزنه
هنوز تو قصه هاي من
رنگ و ريا جا نداره
دروغ نمي گن آدما
دشمني معنا نداره
هنوز تو قصه هاي من
هيچ کسي تنها نميشه
کسي به جرم عاشقي
خسته وتنها نمي شه
هنوز تو ي دنياي من
هر آدمي يه عالمه
گل و نمي فروشن به هم
گل مثل قلب آدمه
سوته دلان يکي يکي تموم شدن
سوته دلي نمونده غير از خود من
کسي که عشق و غم و فرياد بزنه
حقيقت آدمو فرياد بزنه


رامش و نوذر آزادی به همراه آهنگ اسمر یارم