۱۳۹۴ اردیبهشت ۲۲, سه‌شنبه

هایده - اجرای آهنگ مستی رویا(اجرای زنده ترانه ای از استاد بنان) در کنسرت اسرائیل


آمد ، آمد امّا در نگاهش ، آمد امّا در نگاهش آن نوازش ها نبود

چشم خواب آلوده اش را ، مستی رویا نبود


نقش عشق و آرزو ، نقش عشق و آرزو از چهره ی دل ، شسته بود 

عکس شیدایی ، در آن آیینه ی سیما نبود


لب ، همان لب بود ، لب ، همان لب بود ، امّا بوسه اش گرمی نداشت

دل همان دل بود ، امّا مست و بی پروا نبود


در دل بیزار خود ، در دل بیزار خود چز بیم رسوایی نداشت

گرچه روزی ، گرچه روزی هم نشین ، جز با منِ رسوا نبود


در نگاه سرد او ، در نگاه سرد او غوغای دل خاموش بود

برق چشمش را ، نشان ، از آتش سودا نبود


دیدم ، آن چشم درخشان را ، ولی در این صدف

گوهر اشکی که من می خواستم ، پیدا نبود


بر لبِ لرزان من ، فریادِ دل ، خاموش بود

آخر آن تنها امید جان من تنها نبود ، آخر آن تنها امید جان من تنها نبود ، تنها نبود


جز من و او ، دیگری هم بود ، امّا ای دریغ

آگَه از دردِ دلم، زان عشقِ جان فرسا نبود

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر