۱۳۹۴ اردیبهشت ۲۷, یکشنبه

داریوش - بوی خوب گندم ، آلبوم چشم من

ترانه سرا:شهیار قنبری

آهنگساز:واروژان

تنظیم:واروژان

سال انتشار:۱۳۵۱



بوی گندم مال من هر چی که دارم مال تو 


یه وجب خاک مال من هرچی میکارم مال تو 



بوی گندم مال من هر چی که دارم مال تو 


یه وجب خاک مال من هرچی میکارم مال تو 


اهل طاعونی ی این قبیله ی مشرقی ام 


تویی این مسافر شیشه یی شهر فرنگ 


پوستم از جنس شب ‚ پوست تو از مخمل سرخ 


رختم از تاوله تن پوش تو از پوست پلنگ


بوی گندم مال من هر چی که دارم مال تو 


یه وجب خاک مال من هرچی میکارم مال تو 


بوی گندم مال من هر چی که دارم مال تو 


یه وجب خاک مال من هرچی میکارم مال تو 


تو به فکر جنگل آهن و آسمون خراش


من به فکر یه اتاق اندازه ی تو واسه خواب 


تن من خاک منه ساقه ی گندم تن تو 


تن ما تشنه ترین تشنه ی یک قطره ی آب 


بوی گندم مال من هر چی که دارم مال تو 


یه وجب خاک مال من هرچی میکارم مال تو 


شهر تو شهر قشنگ 


آدمهاش ترمه قبا 


شهر من شهر دعا 


همه گنبداش طلا 


تن تو مثل تبر 


تن من ریشه ی سخت 


تپش عکس یه قلب 


مونده اما رو درخت 


بوی گندم مال من هر چی که دارم مال تو 


یه وجب خاک مال من هرچی میکارم مال تو 


نباید مرثیه گو باشم واسه خاک تنم 


تو آخه مسافری خون رگ این جا منم 


تن من دوست نداره زخمی ی دست تو بشه 


حالا با هر کی که هست هر کی که نیست داد میزنم 


بوی گندم مال من هر چی که دارم مال تو 


یه وجب خاک مال من هرچی میکارم مال تو 


درباره ترانه‌:


اجرای این ترانه در دهه پنجاه خورشیدی باعث شد تا خواننده، و شاعر ترانه به زندان بیفتند.


شهیار قنبری در مقدمه کتاب دریا در من گفته است که مأموران ساواک از وی خواستند تا در 


اِزای آزادی ترانه‌ای در ستایش از محمدرضا پهلوی بخواند، اما نپذیرفت. سپس ایرج 


جنتی‌عطایی دو ترانهٔ طلایه‌دار و رسول رستاخیز را سرود و با صدای داریوش ضبط و پخش 


شد. این دو ترانه به ظاهر در مدح شاه سابق است، بخصوص که رسول رستاخیز اشاره‌ای به 


نام حزب رستاخیز در خود نهفته دارد.


داریوش در یکی از خاطراتش می گوید: یک روز برای تمرین ترانه «بوی خوب گندم» به 


منزل واروژان رفته بودم و در حالی که پیانو می نواخت چشمم به قاب عکسی افتاد که بالای 


پیانو بود. عکس یه پسر بچه ای که با چشمان گریان به اطراف خود خیره شده بود نظرم را 


جلب کرد و به او گفتم: واروژ ببین این بچه هم از نواختن تو به گریه افتاده که او در پاسخ 


گفت: اتفاقاً این آهنگ از گریه های او ساخته شده و واقعاً موسیقی پاپ به او بدهکار است و به 


راستی جایش خالی است.


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر