۱۳۹۴ اردیبهشت ۲۸, دوشنبه

ستار - مناجات ، آلبوم صدای بارون

ترانه سرا : 

آهنگ ساز : 

تنظیم :

سال انتشار:۱۳۵۶

خداوندا از چه دوزخ را افریده ای دوری و که داشتی

چه میسوزی زاتشم روزی تاغم عشقی دردلم گذاشتی

خداوندا تا سحر هر شب مست ومدهوشم با دلی شکسته

نه راهی تا بال وپر گیرم زین قفس دیگر با دوبال بسته


به میخونه با می ومینا گفتگو دارم شب زبی پناهی

تو میدونی خورده سنگ غم ازجهان عمری دل زبی گناهی

به محشر هم دامنت گیرم پرسم ای خالق حاصل از وجودم

در این دنیا هم در ان دنیا اینچنین سوزی از چه تار و پودم


به میخونه با می ومینا گفتگو دارم شب زبی پناهی

تو میدونی خورده سنگ غم ازجهان عمری دل زبی گناهی

به محشر هم دامنت گیرم پرسم ای خالق حاصل از وجودم

در این دنیا هم در ان دنیا اینچنین سوزی از چه تار و پودم


خداوندا از چه دوزخ را افریده ای دوری که داشتی

چه میسوزی زاتشم روزی تاغم عشقی دردلم گذاشتی

خداوندا تا سحر هر شب مست ومدهوشم با دلی شکسته

نه راهی تا بال وپر گیرم زین قفس دیگر با دوبال بسته

 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر