۱۳۹۴ خرداد ۱۰, یکشنبه

عماد رام - شاید تو را دیگر نبینم - آلبوم بهارمن

شعر:  

آهنگساز و خواننده: شادروان عماد رام


در کار دل حیران منم ، هر لحظه در طوفان منم

ای نازنینم ، شاید تو را دیگر نبینم ، دیگر نبینم

لیلای بی سامان تویی ، مجنون سرگردان منم

ای نازنینم ، شاید تو را دیگر نبینم ، دیگر نبینم

اکنون که از هستی ، آهی ندارم 

جز دوری از چشمت ، راهی ندارم

هر کس تو را بیند ، افتد به راهت

دارد هزار افسون ، شرم نگاهت

چشمان تو هر لحظه رنگی تازه دارد

عاشق کشی ای نازنین اندازه دارد


گفتم وفا ، گفتی خطا کن

گفتم غمت ، گفتی رها کن

گفتم دلم ، گفتی بسوزد

گفتم خدا ، گفتی صدا کن

گفتم که عمر نازنینم را چه گویی ، گفتی فدا کن 

گفتم که در شب های تاریک جدایی ، گفتی دعا کن 

چشمان تو هر لحظه رنگی تازه دارد

عاشق کشی ای نازنین اندازه دارد


گفتم وفا ، گفتی خطا کن

گفتم غمت ، گفتی رها کن

گفتم دلم ، گفتی بسوزد

گفتم خدا ، گفتی صدا کن

گفتم که عمر نازنینم را چه گویی ، گفتی فدا کن

گفتم که در شب های تاریک جدایی ، گفتی دعا کن

چشمان تو هر لحظه رنگی تازه دارد

عاشق کشی ای نازنین اندازه دارد


در کار دل حیران منم ، هر لحظه در طوفان منم

ای نازنینم ، شاید تو را دیگر نبینم ، دیگر نبینم

لیلای بی سامان تویی ، مجنون سرگردان منم

ای نازنینم ، شاید تو را دیگر نبینم ، دیگر نبینم

اکنون که از هستی ، آهی ندارم 

جز دوری از چشمت ، راهی ندارم

هر کس تو را بیند ، افتد به راهت

دارد هزار افسون ، شرم نگاهت

چشمان تو هر لحظه رنگی تازه دارد

عاشق کشی ای نازنین اندازه دارد


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر