۱۳۹۶ اردیبهشت ۱۰, یکشنبه

ابی - پوست شیر ، کنسرت برلین

ترانه:ایرج جنتی عطائی

آهنگساز: واروژان

 تنظیم :واروژان


قلب تو قلب پرنده

پوستت اما پوست شیر

زندونِ تن ُ رها کن

ای پرنده پر بگیر


اون ور جنگل تن سبز

پشت دشت سر به دامن

اون ور روزای تاریک

پشت نیم شبای روشن

برای باور بودن

جایی باید باشه باید

برای لمس تن عشق کسی باید باشه باید

که سرِ خستگی هاتو به روی سینه بگیره

برای دلواپسی هات

واسه سادگیت بمیره


قلب تو قلب پرنده

پوستت اما پوست شیر

زندون تن ُ رها کن

ای پرنده پر بگیر

حرف تنهایی قدیمی

اما تلخ و سینه سوزه

اولین و آخرین حرف

حرف هر روز و هنوزه

تنهایی شاید یه راهه

راهیه تا بی نهایت

قصه همیشه تکرار

هجرت و هجرت و هجرت

اما تو این راه که همراه

جز هجوم خار و خس نیست

کسی شاید باشه شاید

کسی که دستاش قفس نیست


قلب تو قلب پرنده

پوستت اما پوست شیر

زندونِ تن ُ رها کن

ای پرنده پر بگیر


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر