۱۳۹۳ مهر ۴, جمعه

"سنگ تراش"، آغاسی - آلبوم مطرب پیر

سنگ تراش،سنگ تراش تو نقش بی ستونی
تندیسی از امید بتراش تا بماند یادگار،تا بماند یادگار

بتراش ای سنگ تراش،بتراش ای سنگ تراش
سنگی از معدن زر، بهر مزارم بتراش
روی سنگ قبر من،عکسی از چهره زیبای نگارم بتراش
بتراش ای سنگ تراش،بتراش ای سنگ تراش
سنگی از معدن زر، بهر مزارم بتراش
روی سنگ قبر من،عکسی از چهره زیبای نگارم بتراش
بنویس ای سنگ تراش،عاقبت شدم فداش
بنویس تا بدونه عمرم و دادم براش،عمرم و دادم براش
بتراش ای سنگ تراش،بتراش ای سنگ تراش
رو نوشته های سنگ قبرمن،تو با خون جگرم رنگی بزن
در کنار دل صد پاره من ، جلوه ای از یک دل سنگی بکن
سنگ تراش پائین این دل بنویس
{عاشق زاری رو کشته با جفاش}
بسکه روز و شب می جنگید با دلم،سایه ای از یک خروس جنگی بکن
بتراش ای سنگ تراش،بتراش ای سنگ تراش
روز آشنائیمون رو تنه درخت بید
یار بی وفای من عکس دو تا دل و کشید
روز آشنائیمون رو تنه درخت بید
یار بی وفای من عکس دو تا دل و کشید
گفت: یکی از اون دلا فدای اون یکی میشه
عاقبت کشت دلم و تا که به آرزوش رسید،عاقبت کشت دلم و تا که به آرزوش رسید
بتراش ای سنگ تراش،بتراش ای سنگ تراش
سنگی از معدن زر بهر مزارم بتراش
روی سنگ قبر من،عکسی از چهره زیبای نگارم بتراش
بنویس ای سنگ تراش،عاقبت شدم فداش
بنویس تا بدونه عمرم و دادم براش،عمرم و دادم براش
بتراش ای سنگ تراش،بتراش ای سنگ تراش
بتراش ای سنگ تراش،بتراش ای سنگ تراش
بتراش ای سنگ تراش،بتراش ای سنگ تراش
بتراش ای سنگ تراش،بتراش ای سنگ تراش

ستار - خانه به دوش


* شاعر : ایرج جنتی عطائی
* آهنگ ساز : بابک بیات
* تنظیم : بابک بیات
پا به هر جایی می زاره ادم خانه به دوش
مهلت موندن نداره ادم خانه به دوش
زندگیش یه لحظه خالی زندگیش یه لحظه پر
زندگیش یه کوله باره ادم خانه به دوش
پا به هر جایی می زاره ادم خانه به دوش
مهلت موندن نداره ادم خانه به دوش
جاده ها زیر پاهاش تن می کشن
سایه ها اونو به رفتن می کشن
خاطراتش وقتی که جون می گیرن
خالی لحظه هاشو به قصه گفتن می کشن
پا به هر جایی می زاره ادم خانه به دوش
مهلت موندن نداره ادم خانه به دوش
زندگیش یه لحظه خالی زندگیش یه لحظه پر
زندگیش یه کوله باره ادم خانه به دوش

اولین آهنگ ستار در سریال خانه به دوش که آن زمان به مراد برقی با بازی آقای پرویز کاردان مشهور شده بود ،خوانده شده است

۱۳۹۳ مهر ۲, چهارشنبه

زنده یاد دلکش - بردی از یادم



شاعر: پرویز خطیبی: آهنگساز: مهدی خالدی: دستگاه: آواز بیات اصفهان

بردی از یادم . دادی بر بادم . با یادت شادم

دل به تو دادم . در دام افتادم . از غم آزادم

دل به تو دادم . فتادم به بند

ای گل بر اشک خونینم نخند

سوزم از سوز نگاهت هنوز

چشم من باشد به راهت هنوز


چه شد آنهمه پیمان . که از آن لب خندان

بشنیدم و هرگز خبری نشد از آن


کی آیی به برم . ای شمع سحرم

در بزمم نفسی . بنشین تاج سرم . تا از جان گذرم


پا به سرم نه . جان به تنم ده

چون به سر آمد . عمر بی ثمرم


نشسته بر دل غبار غم . زآنکه من در دیار غم

گشته ام غمگسار غم


امید اهل وفا تویی . رفته راه خطا تویی

آفت جان ما تویی


بردی از یادم . دادی بر بادم . با یادت شادم

دل به تو دادم . در دام افتادم . از غم آزادم

دل به تو دادم . فتادم به بند

ای گل بر اشک خونینم نخند

سوزم از سوز نگاهت هنوز

چشم من باشد به راهت هنوز

بردی از یادم . دادی بر بادم . با یادت شادم

دل به تو دادم . در دام افتادم . از غم آزادم

دل به تو دادم . فتادم به بند

ای گل بر اشک خونینم نخند

سوزم از سوز نگاهت هنوز

چشم من باشد به راهت هنوز


چه شد آنهمه پیمان . که از آن لب خندان

بشنیدم و هرگز خبری نشد از آن


کی آیی به برم . ای شمع سحرم

در بزمم نفسی . بنشین تاج سرم . تا از جان گذرم


پا به سرم نه . جان به تنم ده

چون به سر آمد . عمر بی ثمرم


نشسته بر دل غبار غم . زآنکه من در دیار غم

گشته ام غمگسار غم


امید اهل وفا تویی . رفته راه خطا تویی

آفت جان ما تویی


بردی از یادم . دادی بر بادم . با یادت شادم

دل به تو دادم . در دام افتادم . از غم آزادم

دل به تو دادم . فتادم به بند

ای گل بر اشک خونینم نخند

سوزم از سوز نگاهت هنوز

چشم من باشد به راهت هنوز

 

۱۳۹۳ شهریور ۳۰, یکشنبه

پوران - اشکم دونه دونه


اشکم دونه دونه
از دیده روونه
دل کرده بهونه
ای خدا دیده و دل
هر دو تا خونه
دل من هنوز جوونه
نکنه تنها بمونه
توی این عهد و زمونه
دل من هنوز جوونه
نکنه تنها بمونه
توی این عهد و زمونه
هر دونه اشکی
بر رخ بنشینه
از شاخه جوونی
یک غنچه بچینه
اشکم دونه دونه
از دیده روونه
دل کرده بهونه
ای خدا دیده و دل
هر دو تا خونه
دل من هنوز جوونه
نکنه تنها بمونه
توی این عهد و زمونه
دل من هنوز جوونه
نکنه تنها بمونه
توی این عهد و زمونه
ای دل گله کم کن که پرستار نداری
از شکوه حذر کن که خریدار نداری
هر دونه اشکی
بر رخ بنشینه
از شاخه جوونی
یک غنچه بچینه
اشکم دونه دونه
از دیده روونه
دل کرده بهونه
ای خدا دیده و دل
هر دو تا خونه
دل من هنوز جوونه
نکنه تنها بمونه
توی این عهد و زمونه
دل من هنوز جوونه نکنه تنها بمونه توی این عهد و زمونه